آشتانگا وینیاسا یوگا یک سبک یوگا می باشد که توسط پاتاباهی در قرن بیستم به عنوان یک شکل مدرن از یوگای کلاسیک هندی خلق شد. پاتاباهی ادعا می کند که این سبک را از معلم خود کریشناماچاری یاد گرفته است. این سبک یک سبک گرم و پر انرژی می باشد، که نفس کشیدن را با حرکت ها هماهنگ سازی می کند. این حرکت های خاص (آساناها) با حرکت های جاری وینیاسا در ارتباط هستند. پاتاباهی موسسه تحقیقاتی یوگای آشتانگای خود را در سال 1948 تاسیس کرد. شیوه فعلی تدریس سبک مایسور نام دارد که این اسم از شهری گرفته شده است که تمرین های یوگا در اصل در آن شهر آموزش داده می شد. سبک یوگای آشتانگا وینیاسا باعث ایجاد سبک های مختلف دیگری از جمله یوگای قدرتی نیز شده اند.
پاتاباهی ادعا کرد که سبک آشتانگا را از کریشناماچاری یاد گرفته است، کسی که به نوبه خود ادعا کرده است که آن را از متنی فرضی به نام یوگا کرونتا توسط نویسنده ای غیر معروف به نام واماما ریشی آموخته است. این متن در دهه 1900 به کریشناماچاری توسط معلم مذهبی او به نام یوگشوار راماموهانا براهماچاری وارد شد. پاتاباهی تاکید می کند که تمامی متن آسانا ها و وینیاساها توالی سیستم آشتانگا را توصیف می کند. با این حال گفته می شود، متن یوگا کرونتا توسط مورچه ها خورده شده است، بنابراین تایید ادعاهای اون غیر ممکن است. به علاوه، این غیر معمول است که این متن در هیچ یک از کتاب های کریشناماچاری، یوگا ماکاراندا و یوگاساناگالو به عنوان منبع ذکر نشده باشد. به گفته مانجو جوئی، حرکت های متوالی یوگا آشتانگا توسط کریشناماچاری ایجاد شد. مدارکی وجود دارد که این موضوع را در یوگا ماکاراندا ثابت می کند، که تقریبا ًتمام حرکت های پاتاباهی را از مبتدی به متوسط و بعد به پیشرفته را لیست می کند، و با مراجعه به وینیاسا نیز توصیف می کند. همچنین شواهدی وجود دارد که یوگا آشتانگا یک سری تمرین هایی است که توسط ورزشکاران هندی و ژیمناست های بریتانیایی استفاده می شده. شواهد مستند جزئیات تحقیقات علمی اخیر نشان می دهد که مجله های فیزیکی در اوایل قرن بیستم پر از اشکال حرکت ها بوده که خیلی شبیه به سیستم آسانای کریشناماچاری می باشد. به وِیژه، سیکل سلام بر خورشید، که پایه سبک یوگای کریشناماچاری مایسور بوده، در دهه 1930 به عنوان تمرین ورزشی ، نه بخشی از یوگا در نظر گرفته شد. سیکل سلام بر خورشید و یوگای کریشناماچاری به عنوان جداگانه در سالن های مجاور کاخ مایسور داده می شدند.
یوگای قدرتی در دهه 1990 با اختراع تقریبا همزمان با دو نفر از دانش آموزان پاتاباهی شروع شد، و اشکال مشابه توسط مربیان یوگای دیگر هدایت می شد. برایان کست کسی که یوگا آشتانگا را زیر نظر پاتاباهی فرا گرفت، و بارن باپتیست یک هواخواه یوگا بیکرام، سبک خودشان را به وجود آوردند و آن را نامگذاری کردند. هیچ کدام از سبک یوگا قدرتی باپتیست و یوگا قدرتی کست با سبک آشتگانگا دارای تشابه نیستند. در سال 1995، پاتاباهی یک نامه به خبرگزاری یوگا ژورنال نوشت و نا امیدی خود را در مورد ارتباط بین یوگای آشتانگای خود، و سبک تازه ابداع شده یوگا قدرتی را به اشاره به عنوان بدنسازی عامی بیان کرد.
در مقاله ای که مختص اقتصاددان بود، گزارشی منتشر شد که یک تعداد از دانش آموزان خوب آقای جوئی به نظر می رسید که دچار آسیب دیدگی در ناحیه کمر و زانو شده اند، به علت اینکه آن ها تمرین های او را دنبال کرده بودند، مانند انجام دادن حرکت نیلوفر، حرکت میمون یا حرکت های خم به عقب. آقای تیم میلر یکی از دانش آموزان پاتاباهی اظهار می کند که میزان تمرین ها نسبتاً شدید بوده. آسیب دیدگی های مرتبط با یوگا آشتانگای پاتاباهی موضوع بحث مقاله هافینگتن پست شده است. در سال 2008، محققان یوگا در اروپا نظرسنجی از پزشکان در مورد یوگا آشتانگا منتشر کردند، که نشان می دهد 62 درصد از پاسخ دهندگان حداقل یک صدمه دیده اند که بیشتر از یک ماه طول کشیده است. با این حال این نظر سنجی فاقد اعتبار صد در صد می باشد زیرا افرادی که تحت درمان قرار گرفته اند ممکن است که سبک های مختلف یوگا را تمرین کرده باشند یا اینکه نحوه درمان آن ها یکسان نبوده است.